من درد مشترکم

سیاسی - فرهنگی - اجتماعی

من درد مشترکم

سیاسی - فرهنگی - اجتماعی

یکشنبه 14 اسفند ماه سال 1384
غبار، دلاور و خستگی ناپذیر

از هفته نامه پیشرو شماره  یازدهم دلو ۱۳۸۴

غبار مبارز خستگی ناپذیری که در طول زندگی پر بارش شجاعانه قدم برداشت، بر هر چه ظلم و استبداد بود، دلاورانه تاخت و در پیشگاه هیچ دیکتاتوری زانو نزد، در ۵ فبروری ۱۹۷۸ زندگی را پدرود گفت. او که سال ها سال به خاطر حق گفتن و حقیقت جستن در سیاه چال های رژیم شاهی به سر برد، زندان و تبعید قامت رسای او را خم نکرد و بر باورهای مردم گرایانه اش استوار ایستاد و بالاخره در  میان این همه زجر و شکنجه، تاریخی نوشت که گذشته اش را چون مسیر دریاگونی از واقعیت تصویر نمود.

غبار زحمات جان فرسایی را بر خود هموار ساخت تا با قلم شیوا و زبان رسا، تاریخی به یادگار بگذارد که در میان تمامی تاریخ های کشور صد دست و گردن بالاتر و هزار بار گرامی تر باشد. چنین تاریخی فقط قادر بود از سر انگشت غباری بچکد که هزار رشته ی درد او را با مردمش پیوند میزد و در آن نه تنها غدر و خیانت گردنکشان که از نیروی تاریخ ساز مردمش با باور عظیم یاد نماید که اینک ؛افغانستان در مسیر تاریخ؛ کوهوار در برابر ما قد کشیده ا ست.

غبار ۲۸ سال قبل از امروز زندگی را وداع گفت و در قلب هر آزاده ای جاودان گشت و ما با این قلم کوچک هرگز قادر نخواهیم بود بزرگی غبار را تصویر و گرامی داریم، ارج گذاری به غبار، گرامی داشت از آزادی و انسانیت است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد