من درد مشترکم

سیاسی - فرهنگی - اجتماعی

من درد مشترکم

سیاسی - فرهنگی - اجتماعی

سریال

افغانستان و سریال های مبتذل هندی

در شرایطی کjpgه کشور ما با گذشت هر روز و هر ساعت بر لبۀ پرتگاه نابودی قرار می گیرد، در شرایطی که بیکاری، فساد، صعود قیم، کشتار، وحشت، تجاوز، خودسوزی، انتحار، فروش دلبندان، غصب زمین ها توسط جنگسالاران و غیرجنگسالاران، تهدید مردم و به بند کشیدن آزادی بیان بیش از هر زمان دیگر به اوج خود رسیده و در شرایطی که هیچ فردی خود را مصون احساس نمی کند؛ جنجال بر سر سریال های مبتذل هندی و دفاع بیشرمانه از آن توسط برخی از رسانه ها چنان مشمئزکننده و دردآور است که اصلاً نمی توان تصورش را کرد. اینان دفاع خود از سریال های مبتذل را در لفافۀ "دفاع از آزادی بیان" پیچانده و به این شکل کریم خرم را که خود دیو ضد فرهنگ است، به چالش می طلبند!

بی خبری گردانندگان رسانه ها و یا به اصطلاح خبرنگاران شان از وضعیت افغانستان و فقط در فکر سریال های هندی بودن، آنان را چنان از اوضاع پرت ساخته که نمی دانند در کجا چه بگویند و از کی، چه سؤالی بکنند. اینان شاید وقتی می خوابند، غیر از داستان های همان سریال هایی به شدت مبتذل و بازاری چیز دیگری را در خواب نمی بینند.

خاویر سولانا مسوول روابط خارجی اتحادیۀ اروپا در سفری که دیروز به کابل داشت، به پرسش های خبرنگاران در مورد اوضاع افغانستان، افزایش کمک ها و مبارزه علیه تروریزم و چه و چه جواب می گفت که ناگهان یکی از خبرنگاران(!) تلویزیون طلوع دهانش را باز کرد و گل شکفت و دُر سفت. بیچاره شاید بر اساس امر "رییس صاحب تلویزیون" و شاید هم سلیقۀ شخصی و علاقمندی اش به سریال های هندی، در حضور خاویر سولانا از رییس جمهور پرسید که تکلیف سریال های هندی چه می شود؟!!! (نقل به معنا) می گویند: ده کجا و درخت ها کجا؟! و رییس جمهور هم سؤال او را با فروتنی(!) جواب داد که تا زمانی که من زنده ام، "آزادی بیان" زیر پا نمی شود!! ابتذال را بیاور و به جای آزادی بیان بنشان! به این می گویند شاهکار! شاید سولانا هم در دل خوش شده باشد که خوب است در مورد وعده های دروغین و به خاک و خون کشیدن افغان های بی گناه توسط نیروهای ناتو و ائتلاف چیزی نپرسید!

این خبرنگار ذوق زدۀ سریال ها که خبرنگاری اش در همان حد خلاصه می شود، هیچ به فکرش خطور نکرد که از مسوول روابط خارجی اتحادیۀ اروپا در مورد وضعیت نابسامان کشور و فقر و بیکاری مردم و ترور و کشتار توسط نیروهای ائتلاف و ناتو بپرسد تا باشد او نیز بداند که این وضعیت مردم را به ستوه آورده و فریب دادن شان با وعده های دروغین دیگر ممکن نیست، اما چه کنیم که ابتذال سریال های هندی، در خون او چنان پیچکاری شده که غیر از آن سؤالی در ذهنش خطور نمی کند.

اکثریت مطلق سریال های هندی ایکه از سوی تلویزیون ها به نمایش گذاشته می شوند، جز تحمیق مردم و به تمسخر گرفتن شان چیزی قابل توجهی ندارند که بتوانند برای کشوری چنین بحرانی، مفید واقع شوند. البته برخورد شورای علما، پارلمان افغانستان و وزارت اطلاعات و فرهنگ به مسئلۀ سریال ها، دید کاملاً خصمانه و دور از منطق نسبت به تلویزیون ها بوده و نه تنها کمکی به تلویزیون ها نمی کنند که وضعیت را بدتر می سازند. مراجع فوق که با دید بنیادگرایانه و فاشیزم مذهبی به قضیه می نگرند، می خواهند سریال های مذکور را "ضد اسلامی" جلوه دهند و بر بویناکی های خود پردۀ ساتری بیاندازند. تلویزیون ها نیز که فقط در فکر بزنس و تجارت اند، برای شان اهمیتی ندارد که چه را به خورد مردم می دهند و تأثیرات ناگوار آن بر نسل جوان و در مجموع جامعه چه است. آنها فقط در فکر پول اند و در پیدا کردن پول مرزی را نمی شناسند.  

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد